¸.•**• رویـــــــــای خاطـــــــرات •**•.¸
با توأم ای رفته از دست، هر کجا باشم غمت هست
هیچ کس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید هرچقدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر مثل آن چایی که می چسبد به سرما بیشتر با همه گرمیم و با دل های تنها بیشتر... نه اينكه غصه دارِ نبودنت نباشم، نه! رهايت كرده ام تا دوست داشتن را بياموزى و ياد بگيرى محبت هرگز در هيچ قفسى زنده نمیماند! آرى عشق... مردِ ميدان میخواهد! تو ماهی و من ماهیِ این برکه ی کاشی.. اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی! تو می روی و دل ز دست می رود مرو ! که با تو هر چه هست می رود... حرف را میشود از حنجره بلعید و نگفت وای اگر چشم بخواند غمِ ناپیدا را ... غفلت کردهای مادر! پشتِ یک قلبِ عاشق فرزندت آرام آرام میمیرد و تو فراموش کردن را به من نیاموختی مادر ! به من بیاموز چگونه دوست نداشته باشم کسی را که دوستم ندارد... یک دختر عشقی را که برای آن گریسته است فراموش نمی کند.... گفتی زسرت فکر مرا بیرون کن! جانا، سرم از فکر تو خالی ست، دلم را چه کنم؟
هرگز حدیث حاضر غایب شنیدهای ؟! من در میان جمع و دلم جای دیگرست... به خاطر بسپار، زبانِ عشق بسیار گسترده است و متفاوت ، گاهی تپش قلب، گاهی سرخی گونه ، گاهی مهربانی و ملاطفت، گاهی صبوری و گذشت. کافیست بدانی هر کسی با چه زبانی از عشق سخن میگوید. کهن شود همه کس را به روزگار ارادت مگر مرا که همان عشق اولست و زیادت میروم و نمیرود از سرِ من هوایِ تو حسین سلطان عشق،عباس ساقي عشق،زينب شاهد عشق ،سجاد راوي عشق؛ کاروان عشق در راه است و خود "عشق" نيمه شعبان خواهد آمد... ***اعياد شعبانيه مبارک*** تنهایم گذاشتی به خیال آنکه فراموش میشوی کجایی که ببینی نشد... که نشد... که نشد... کاش آنجا بدون من مثل اینجا بدون تو بود... من که اصرار ندارم تو خودت مختاری یا بمان، یا که نرو، یا نگهت می دارم ... عید نزدیک است دلم یک "تحول عظیم" می خواهد یک "حال خوب" الهی "معجزه ای" کن که "ســـــــــــخت" محتاجم وقتی نخواستنت آروم بکش کنار غم انگیز است اگر تو را نخواهد مسخره است اگر نفهمی احمقانه است اگر اصرار کنی... مـــا بــــی تـــو خــــسته ایــم تــــو بـــی مــا چگـــونـــــه ای؟! مـــن بــــی تــــو پـــریشــــان و تــو انگـــــار نــه انگـــــار... تقـــویم امســـالم داره تمـــوم میشــــه بســـه بــرگــرد .... هر جا که می بینم نوشته است : یعنی او نخواست که نشد ؟! کوچک که بودم کشتی هایم غرق می شد سریع دفتر مشقم را میکندم و دوباره یکی عین آن را می ساختم حالا ولی روزهاست که کشتی هایم غرق شده و تنها در حسرت آنم که چرا؟ دیگر دفتر مشقی ندارم ... بی ﺟﻬﺖ ﺑﻪ کسی ﻧﮕﻮﻳﻴﺪ "ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ" ﺑﺮﺍی ﺷﻤﺎ ﺗﺮکیبی ﺍﺯ ﺩﻭ ﻛﻠﻤﻪ ﺍﺳﺖ! ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍی ﺍﻭ ﺧﺮﻭﺍﺭی ﺍﺯ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﻧﻴﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻥ میﺳﺎﺯﺩ ... ﺑﺮﺍی ﺷﻤﺎ تکیه ﻛﻼﻡ ﺍﺳﺖ! ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍی ﺍﻭ ﺣﺮﻓﻬﺎیی ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ می ﺑﺎﺯﺩ ... ﺑﺮﺍی ﺷﻤﺎ ﮔﺬﺭﺍﻥ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺧﻮﺵ ﺍﺳﺖ .... ﺑﺮﺍی ﺍﻭ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﺭﻭﻳﺎﻫﺎی ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺍﺳﺖ .... ﺑﺮﺍی ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺯی ﺑﺎ 9 ﺣﺮﻑ ﺍﺳﺖ! ﺍﻣﺎ ....... ﺩﺭ ﺍﺻﻞ ﺑﺎﺯی ﺑﺎ ﺭﻭﺡ ﻳﻚ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ....
” خواستن توانستن است ”
آتش می گیرم !!!
Power By:
LoxBlog.Com |